کد خبر : 26557
تاریخ انتشار : دوشنبه 21 آبان 1403 - 10:40

اولین گفتگو با قاتل منصوره قدیری خبرنگار ایرنا

اولین گفتگو با قاتل منصوره قدیری خبرنگار ایرنا
بامداد یکشنبه بیستم آبان‌ماه، مرگ مشکوک زن جوانی در شمال تهران به مرکز فوریت‌های پلیسی110، گزارش داده شد.

آبان نیوز| بامداد امروز یکشنبه بیستم آبان‌ماه، مرگ مشکوک زن جوانی در شمال تهران به مرکز فوریت‌های پلیسی۱۱۰، گزارش داده شد.

 

به گزارش تسنیم، به‌دنبال اعلام این خبر، تیم جنایی پای در محل حادثه گذاشتند و با جسد زن جوانی مواجه شدند که با ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود؛ بررسی‌های اولیه هم نشان می‌داد که مقتول توسط همسرش قربانی جنایت شده است.

 

بدین ترتیب قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت توسط کارآگاهان جنایی دستگیر شد؛ او در همان جریان تحقیقات ابتدایی به قتل همسرش اعتراف و عنوان کرد که قصد داشته تا پسر نوجوان را نیز قربانی جنایت کند و دست به خودکشی بزند.

 

گفت‌وگو با متهم

 

اعتیاد داری؟

 

نه، ۴۹ سال سن دارم و تاکنون موادمخدری مصرف نکردم.

 

چه شغلی داری؟

 

در دانشگاه حقوق و وکالت خواندم اما در حال حاضر بیکار هستم.

 

همسرت چه شغلی داشت؟

 

 

خبرنگار یک خبرگزاری بود.

 

با همسرت چه مشکلی داشتی؟

 

چند سالی می‌شد که با همسرم اختلافات خانوادگی پیدا کرده بودم؛ از آن اختلاف‌هایی که در همه خانواده‌ها وجود دارد.

 

در جریان این اختلاف‌ها چه تصمیمی گرفتی؟

 

تصمیم گرفتم تا همسرم را به قتل برسانم.

 

چه شد که این تصمیم را گرفتی؟

 

از زندگی خسته شده بودم. می‌خواستم ابتدا همسرم را به قتل برسانم سپس خودکشی کنم.

 

چرا تصمیم گرفتی پسر نوجوان مشترک‌تان را به قتل برسانی؟

 

یک تصمیم لحظه‌ای بود که پشیمان شدم.

 

از نقشه‌ات بگو؟

 

ابتدا به راهروی ساختمان رفتم و با یک چسب چشمی درب همسایه را پوشاندم و سپس به خانه رفتم.

 

بعد چه شد؟

 

به قصد ارتکاب قتل، با همسرم مشاجره کردم که در این میان با او درگیر و با ضربات چاقو و دمبل که برای ورزش در خانه وجود داشت، مرتکب جنایت شدم.

 

پسرم از مدرسه به خانه آمد. چندین قرص را داخل آب حل کردم و به قصد جانش به او خوراندم اما پشیمان شدم. دقایقی بعد مأموران پلیس درب را بازکردند و دستگیرم کردند.

 

چه شد که پلیس متوجه شد در خانه جنایت رخ داده است؟

 

برادر همسرم زمانی که همسرم به تلفنش پاسخ نمی‌دهد و متوجه می‌شود که او به محل کار نرفته، به خانه ما می‌آید. وقتی درب می‌زند و من درب را باز نمی‌کنم، موضوع را به کلانتری اطلاع می‌دهد. که مأموران درب را باز می‌کنند.

امتیاز شما
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.