کدام گروه ایرانیان در معرض خطر اخراج از آمریکا هستند؟
آبان نیوز| موضوع مهاجرت و سیاستهای مربوط به مهاجران، امنیت مرزی و مسیرهای مهاجرت یکی از نقاط افتراق اصلی بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه است. دموکراتها عموما از ایجاد مسیرهای شهروندی برای مهاجران، بهویژه کسانی که در کودکی به امریکا آورده شدهاند و فاقد مدارک اقامت هستند و از اصلاحات جامع مهاجرتی برای سادهسازی فرآیندهای مهاجرت قانونی حمایت میکنند، معمولا با اقداماتی مانند سیاستهای سختگیرانه اخراج یا ساخت دیوارهای مرزی مخالف هستند و رویکردهای جایگزین مانند استفاده از فناوری و مدیریت بهتر منابع در مرزها را ترجیح میدهند.
به گزارش اعتماد، در مقابل، جمهوریخواهان بر اعمال قوانین مهاجرتی سختگیرانهتر و تامین امنیت مرزها تاکید دارند. اقداماتی همچون: ایجاد موانع فیزیکی مانند ایجاد دیوار مرزی بین امریکا و اخراج سریع مهاجران فاقد مدرک مهاجرتی در این راستاست. آنها همچنین اغلب طرفدار محدود کردن برخی انواع مهاجرت قانونی، مانند ویزاهای خانوادگی، هستند و بر سیستمهای مهاجرت مبتنی بر شایستگی تاکید میکنند تا مسیر مهاجرت به امریکا مسیر غربالگری برای ورود سرمایههای علمی، صنعتی و مالی به امریکا شود.
با این حال، رویکرد دونالد ترامپ به مهاجرت از سیاستهای سنتی جمهوریخواهان هم تا حدودی متمایز است، به دلیل تاکید او بر تشدید اعمال زور، لفاظیهای مناقشهبرانگیز و اقدامات نمادین که اغلب فراتر از جریان اصلی جمهوریخواهان میرود. صحبتهای ترامپ در مورد مهاجرت به طور قابلتوجهی مناقشهبرانگیز و تهاجمی است و اغلب مهاجرت را به عنوان یک تهدید بزرگ برای امنیت ملی و هویت فرهنگی مطرح میکند. حالا دیگر اصرار ترامپ بر ساخت یک دیوار حائل در امتداد مرز ایالاتمتحده و مکزیک به یکی از عناصر تعریفکننده سیاستهای مهاجرتی او تبدیل شد. ترامپ حتی در جریان انتخابات ۲۰۱۶ قول داد که مکزیک را مجبور خواهد کرد تا هزینه ساخت این دیوار را پرداخت کند؛ ادعایی که توجه و انتقادات گستردهای را برانگیخت و محقق هم نشد. در زمینه اقدامات اجرایی هم ترامپ به طور تهاجمی از فرمانهای اجرایی برای اجرای سیاستهای مهاجرتی خود استفاده کرد، از جمله: «منع سفر» (travel ban) که شهروندان برخی کشورهای مسلمان را هدف قرار داد و گسترش سیاستهای جداسازی خانوادگی به عنوان بخشی از رویکرد «تحمل صفر» برای عبور غیرقانونی از مرزها. این اقدامات اغلب فرآیندهای قانونگذاری سنتی را دور میزد و رویکرد یکجانبه او را برجسته میکرد. فلسفه «اول امریکا» ترامپ سیاست مهاجرتی او را شکل میدهد و بر آسیبهای اقتصادی مهاجرت، از جمله رقابت مهاجران برای شغلهای امریکایی تاکید کرد. با این حال، عموما با مسیرهای مهاجرتیای که بتواند ثروتمندان و صاحبان کسب و کار و طبقه حرفهای را وارد امریکا کند مشکلی ندارد.
هرگاه سیاستهای مهاجرتی در امریکا سختتر میشود، ایرانیان مقیم این کشور به دلیل انباشت چندلایهای از قوانین محدودکننده که هویت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنها را هدف قرار میدهد، شرایط دشوارتری را تجربه میکنند. این قوانین از سه جنبه هویت ایرانیان را تحت تاثیر قرار میدهند: مهاجر بودن، ایرانی بودن، و مسلمان بودن. تقاطع این سه بعد هویتی موجب میشود که ایرانیان در دورههایی که سیاستهای مهاجرتی محدودتر میشود، بیش از بسیاری از مهاجران دیگر متحمل تبعات آن شوند. در گام نخست، ایرانیان به دلیل هویت مهاجری خود، شامل قوانین سختگیرانه مهاجرتی میشوند. در لایه دوم، این قوانین اغلب بخشهای خاصی را به شهروندان کشورهای عمدتا مسلمان اختصاص میدهند و ایرانیان نیز به عنوان بخشی از جهان اسلام مشمول این محدودیتها میشوند. در لایه سوم، به دلیل تنشهای چنددههای میان ایران و امریکا، سیاستهای سختگیرانهای بهطور ویژه علیه شهروندان ایرانی اعمال میشود. این سیاستها روندهایی مانند دریافت ویزا، ورود به کشور، تحصیل، کار و اقامت، و حتی گاهی بازکردن حساب بانکی را برای ایرانیان دشوارتر میسازند.
در ایران گزارش برای درک مصایب ایرانی بودن در امریکا، به خصوص در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ که سیاستهای مهاجرتی و غیرمهاجرتی سختگیرانهتری عموما اعمال میشود، با برخی ایرانیان گفتوگو کردهام. به طور خاص با دانشجویان ایرانی صحبت کردهام، که اگرچه مهاجر تلقی نمیشوند، اما بیش از سایر گروههای اجتماعی قوانین سختگیرانه مهاجرتی برای ورود به امریکا زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده است؛ قوانینی که احتمالا در چهار سال آینده تشدید هم خواهد شد.
ایرانیان امریکا چه کسانی هستند؟
طی بیش از یک قرن اخیر روندی آرام اما مستمر از مهاجرت ایرانیان به امریکا را میتوان ردیابی کرد، اما در مقاطعی این روند شتاب بالایی گرفته است. در دهه ۱۳۳۰ مهاجرت به امریکا افزایش یافت و در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ موج بزرگتری از مهاجرت جوانان و متخصصان ایرانی به امریکا قابل مشاهده است. بزرگترین موج مهاجران ایرانی در زمان انقلاب رخ داد. همچنین در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ افزایشهای دیگری در مهاجرت ایرانیان دیده میشود، اما این روند در دوران ریاستجمهوری ترامپ (۲۰۱۶-۲۰۲۰) به دلیل ایجاد محدودیتهای متعدد روندی کاهشی داشته.
بر سر تعداد ایرانیان در امریکا اتفاق نظر وجود ندارد. طبق آخرین سرشماری جمعیتی امریکا، جمعیت ایرانیان در ایالاتمتحده بین ۴۰۰,۰۰۰ تا ۶۲۰,۰۰۰ نفر تخمین زده میشود. با این حال، سرشماری امریکا لزوما منبع قابل اتکایی نیست، چراکه سوال قومیت یا نژاد در این سرشماری دقیق نیست. باتوجه به تنشهای سیاسی موجود بین ایران و امریکا، بسیاری از ایرانیان، نگران از تبعیضهای احتمالی، ترجیح میدهند در فرمهای سرشماریهای خود را سفیدپوست اعلام کنند بدون اینکه نامی از ملیت ایرانی خود ببرند. اما طبق آمار «دبیرخانه شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» در سال ۱۳۹۹ تعداد ایرانیان مقیم امریکا حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر است. علیرغم این اختلافنظرها ایرانیان اکنون جزو ۲۵ گروه بزرگ مهاجران در ایالاتمتحده از نظر تعداد جمعیت هستند .
آمار تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا اما دقیقتر است. تعداد دانشجویان ایرانی در ایالاتمتحده طی دهههای گذشته بسته به سیاستهای مهاجرتی در امریکا یا فضای سیاسی اقتصادی داخلی ایران در نوسان شدیدی بوده است، به طوریکه از بالاترین تعداد بیش از ۵۱ هزار نفر در سال تحصیلی
۱۳۵۷-۱۳۵۸ (زمانی که ایرانیان بزرگترین گروه دانشجویان بینالمللی در موسسات آموزشی امریکا را شکل دادند) به کمترین میزان حدود هزار و ۸۰۰ نفر در سال تحصیلی ۱۳۷۸-۱۳۷۹ کاهش یافت. طبق گزارش موسسه آموزش بینالمللی، در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۶ یعنی اولین سال تحصیلی بعد از روی کارآمدن دونالد ترامپ در دور اول حدود ۱۲ هزار و ۸۰۰ دانشجوی ایرانی در موسسات آموزشی امریکا ثبتنام کرده بودند. این عدد نشاندهنده افزایشی حدود ۱۲۰ درصدی نسبت به سال تحصیلی
۱۳۷۸-۱۳۷۹ است. با این حال، این رقم در پایان این دوره یعنی در سال ۲۰۲۰ در نتیجه اعمال سیاستهای سختگیرانهتر مهاجرتی و غیرمهاجرتی برای ورود به امریکا به حدود ۹ هزار نفر کاهش یافت.
ایرانیان امریکا به خصوص دانشجویان ایرانی که بخش قابل توجهی از جمعیت اخیرا مهاجرتکرده ایرانی به امریکا را تشکیل میدهند با مسائل و مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. سیاستهای مهاجرتی و غیرمهاجرتی برای ورود به امریکا در دوره قبل ریاستجمهوری ترامپ بهطور نامتناسبی بر مهاجران و دانشجویان ایرانی فشار وارد کرد و وضعیت را به مراتب برای آنها سختتر کرد، از جمله محدود کردن آزادی سفر، افزایش عدم قطعیت، و ایجاد موانع اضافی برای ورود و اقامت در ایالاتمتحده. این سیاستها نه تنها برنامههای تحصیلی و حرفهای بسیاری از افراد را مختل کرد، بلکه به حس کلی انزوا و اضطراب در میان ایرانیان مقیم ایالاتمتحده نیز دامن زد.
«فرمان مهاجرتی ترامپ، در واقع فرمان منع ورود ایرانیان است»
در ژانویه ۲۰۱۷، چند روز بعد از روی کار آمدن، دونالد ترامپ فرمان اجرایی «حفاظت از امریکا در مقابل حملات تروریستی» را صادر کرد که یکی از بحثبرانگیزترین اقدامات دولت وی بود. این فرمان ورود شهروندان هفت کشور عمدتا مسلمان (ایران، عراق، سوریه، یمن، سودان، لیبی، و سومالی) را به مدت ۹۰ روز و پذیرش همه پناهجویان را به مدت ۱۲۰ روز به ایالاتمتحده تعلیق میکرد. این اقدام با عنوان «منع سفر» شناخته شد و انتقادات گستردهای از سوی گروههای حقوق بشری، مقامات سیاسی، و عموم مردم به همراه داشت. پس از اینکه دادگاههای فدرال اجرای این فرمان را متوقف کردند، دولت ترامپ نسخه اصلاحشدهای از این فرمان را صادر کرد. این فرمان عراق را از فهرست کشورهای مشمول حذف کرد و ورود پناهجویان سوری را بهجای تعلیق نامحدود، به ۱۲۰ روز محدود کرد. این نسخه همچنین محدودیتهای قبلی را با جزییات بیشتر توضیح داد تا به چالشهای قانونی پاسخ دهد. نسخه سوم آن، فهرست کشورهای مشمول را بهروز کرد. در این نسخه، چاد، کرهشمالی و برخی مقامات دولتی ونزوئلا به فهرست اضافه شدند، درحالی که سودان از آن حذف شد. این نسخه مدعی بود که ارزیابی امنیتی مبنای تصمیمگیری بوده، و از این طریق سعی داشت انتقادات مربوط به هدفگیری مسلمانان را کاهش دهد.
این مجموعه فرمانها موجب سردرگمی و مشکلات فراوانی برای شهروندان کشورهای مشمول شد، بهویژه ایرانیان شد. واشنگتن پست در گزارشی به زبان فارسی در سال ۲۰۱۸ نوشت: «اگر به آمارها نگاه کنید، خواهید دید که فرمان مهاجرتی ترامپ در واقع فرمان منع ورود ایرانیان است. ایرانیان اکثریت جمعیت افرادی را تشکیل میدهند که تحت تاثیر این فرمان واقع میشوند.» در این دوران عدم اطمینان از بازگشت به امریکا پس از سفر، بسیاری از مهاجران ایرانی و دانشجویان را از دیدار با خانواده منصرف میکرد؛ چنانکه از ورود برخی دانشجویان و مهاجران در این ایام جلوگیری شد. مریم، دانشجوی مقطع دکتری در یکی از دانشگاههای ایالت نیویورک، که برای تعطیلات بین دو ترم در آن سال به ایران رفته بود تا بعد از دو سال خانواده و دوستانش را در ایران ببیند هنگام بازگشت در فرودگاه جی. اف. کی. نیویورک اجازه ورود پیدا نکرد. ماموران فرودگاه قصد بازگرداندن او را داشتند. وکلای حقوق بشری مستقر در فرودگاه که داوطلبانه در حال کمک به مسافران و مهاجرانی بودند که مشمول این قانون شده بودند به او کمک کردند تا بعد از ساعتها انتظار و اضطراب بازگردانده شدن توانست وارد امریکا شود.
یکی از پروندههایی که توجه بسیاری را در این دوره به خود جلب کرد مربوط به منع ورود یک دانشجوی ایرانی بود که از دانشگاه هاروارد پذیرش داشت. در سپتامبر ۲۰۲۰ با وجود داشتن ویزای معتبر دانشجویی۱- Fکه توسط وزارت امور خارجه ایالاتمتحده صادر شده بود، ورود این دانشجو به ایالاتمتحده هنگام ورود به فرودگاه بینالمللی بوستون رد شد. این دانشجو پس از ورود، توسط ماموران اداره گمرک و حفاظت مرزی برای چندین ساعت بازداشت شد و بعد از بازجویی و بررسی دستگاههای الکترونیکی او، ماموران تصمیم گرفتند که او واجد شرایط ورود نیست و ویزای او را باطل کردند.
همزمان با این ممنوعیتها، صدور انواع ویزاهای مهاجرتی و غیرمهاجرتی (دانشجویی، توریستی) برای ایرانیان محدود شد، هر چند برخی استثنائات برای ویزاهای دانشجویی و تبادلی اعمال شد. دانشجویان ایرانی برای دریافت ویزای دانشجویی (۱-F) و تبادلی (۱-J )با فرآیندهای بررسی سختگیرانهتری مواجه شدند. افسران کنسولی اغلب مدارک اضافی درخواست میکردند. سوالات مصاحبه ویزا بر خانواده، انگیزههای تحصیلی و برنامههای پس از تحصیل متقاضیان متمرکز بود و فرض غالب بر این بود که متقاضی قصد مهاجرت دارد. بسیاری از دانشجویان ایرانی با تاخیر یا رد شدن درخواست ویزا روبهرو شدند. زمانهای بررسی پروندهها بهطور قابلتوجهی افزایش یافت و گاهی ماهها یا حتی بیش از یک سال طول میکشید. در نتیجه بسیاری از دانشجویان ایرانی نتوانستند به پذیرشهای تحصیلی خود برسند.
هانیه، دانشجوی دکتری در یکی از دانشگاههای کانادا، داستانی پرچالش از مسیر مهاجرت تحصیلیاش دارد. او پیش از اقدام برای دانشگاههای کانادایی، از یکی از دانشگاههای معتبر امریکا پذیرش دکتری با فاند کامل گرفته بود. اما فرآیند دریافت ویزا مانعی جدی بر سر راه او ایجاد کرد. پس از مصاحبهای در سفارت امریکا در آنکارا، علیرغم ابراز هیجان افسر کنسولی از اینکه هانیه قرار بود با استادی برجسته همکاری کند که از قضا او هم آن استاد را میشناخت، درخواست ویزای او به «پردازش اداری» (administrative processing) ارجاع داده شد. این اصطلاح که برای بسیاری از ایرانیان متقاضی ویزای امریکا آشناست، به بررسی امنیتی اضافی پس از مصاحبه ویزا اطلاق میشود. چند ماه بعد، سفارت از هانیه خواست تا اطلاعات مفصلی مانند آدرسها، سفرها، و سوابق کاری ۱۵ سال گذشته، نام و اطلاعات خواهر و برادرها و شناسه شبکههای اجتماعی پنج سال گذشتهاش را ارایه دهد.
هانیه فرمهای خواسته شده را تکمیل کرد و به سفارت بازگرداند. اما ماهها گذشت و پاسخی دریافت نکرد. او میگوید: «ترم پاییز گذشت و پرونده من همچنان در وضعیت بررسی باقی ماند. از دانشگاه خواستم پذیرشم را تمدید کند و آنها نیز موافقت کردند و فرم۲۰-I جدیدی برایم ارسال کردند.» چند ماه بعد، سفارت اطلاع داد که ویزای او تایید شده و میتواند گذرنامهاش را ارسال کند. اما با شروع ترم جدید، ویزای او هنوز صادر نشده بود. اینبار، سفارت اعلام کرد که درخواست او مشمول «پردازش اداری مضاعف» (AAP) شده است. مدتی بعد اگرچه ویزای هانیه تایید میشود، اما همزمان بیماری همهگیر کووید-۱۹ آغاز، مرزها بسته، و پروازها لغو شدند. در نتیجه، ویزای او که مشمول گذر زمان شده بود باطل شد. هانیه که مجبور بود سال بعد تمام این فرآیند نامعلوم و استرسزا را از ابتدا طی کند، درنهایت پس از چهار بار تمدید پذیرش و عدم صدور ویزا، و مجموعا ۱۸ ماه تعلیق، تصمیم گرفت برای دانشگاههای کانادایی اقدام کند.
اگرچه با روی کار آمدن دولت جو بایدن در سال ۲۰۲۰، سختگیریهای مهاجرتی در مقایسه با دولت پیشین کاهش یافت، اما میراث برخی از این محدودیتها همچنان بر روند صدور ویزا برای ایرانیان سایه انداخته است. احسان، که امسال تحصیلات دکتری خود را در یکی از دانشگاههای ایالت ماساچوست آغاز کرده، بیش از یک سال برای دریافت ویزا درگیر فرآیندی پرچالش بوده است.
او ابتدا برای مصاحبه به سفارت امریکا در دوبی مراجعه کرد، اما درخواست ویزایش بدون ارایه هیچ توضیحی رد شد، با وجود اینکه نامه پذیرش با فاند کامل از یک دانشگاه معتبر امریکا داشت. یک ماه بعد، احسان برای مصاحبه دیگری به سفارت امریکا در ارمنستان رفت. اینبار درخواست او رد نشد، اما مشمول «پردازش اداری» یا بررسیهای امنیتی بیشتر شد. احسان درباره این تجربه میگوید: «تابستان سال گذشته برای مصاحبه ویزا به سفارت امریکا در دوبی رفتم. پس از ۵-۶ دقیقه مصاحبه، افسر کنسولی گفت که متأسف است و درخواست من رد شد. حدود یک ماه بعد برای مصاحبه به سفارت امریکا در ارمنستان رفتم. اینبار تنها یک سوال از من پرسیدند: «چرا میخواهی به امریکا بروی؟» پس از پاسخ دادن، افسر گفت که درخواست نیاز به بررسی بیشتری دارد. این بررسی حدود ۶-۷ ماه طول کشید.» وقتی احسان متوجه شد که ویزایش تا ترم پاییز آماده نخواهد شد، از دانشگاه درخواست تمدید پذیرش کرد و دانشگاه نیز موافقت کرد. با شروع ترم بهار و در حالی که همچنان منتظر ویزا بود، او بار دیگر پذیرش خود را تمدید کرد. سرانجام، پس از یک سال تاخیر، ویزای احسان تایید شد و او تحصیل خود را آغاز کرد.
علاوه بر مشکلات مربوط به رد درخواست ویزا، چیزی که دانشجویان را بیش از همه آزار میدهد، فضای ابهام و تعلیق در این فرآیند است. افرادی که درخواستشان رد میشود، هیچگاه دلیل مشخص این تصمیم را نمیدانند. کسانی هم که درخواستشان به بررسیهای بیشتر نیاز دارد، از مدتزمان این فرآیند بیاطلاع هستند و هیچ توضیحی در این خصوص به آنها ارایه نمیشود. احسان در این باره میگوید: «فضای پراسترسی بود و در کنار آن، این تعلیق و عدم اطمینان خیلی آزاردهنده است. هیچوقت نمیفهمی چرا رد شدی. به شما توضیح نمیدهند. این شرایط افراد را بسیار سردرگم میکند.»
احسان میگوید اتفاقی مشابه در حال حاضر برای یکی دیگر از دانشجویان ایرانی پذیرش شده در دپارتمانشان افتاده است. این دانشجو در حالی که برای سال تحصیلی جدید پذیرش داشته اما همچنان بعد از گذشت چندین ماه منتظر ویزای تحصیلی است و حالا که ترم بهار هم در حال شروع شدن است احتمالا اگر ویزایش هم در ماههای آینده صادر شود باید از سال آینده تحصیلش را شروع کند. سالی که دولت جدید دونالد ترامپ برروی کار خواهد بود و احتمال هرگونه سیاستهای خلقالساعه و اعمال محدودیتهای بیشتر در زمینه مهاجرت و صدور ویزا بیشتر خواهد شد.
این تجربه ناخوشایند که سرشار از استرس، تعلیق و ابهام است، کاملا در تضاد با آن چیزی است که دانشجویان بسیاری از ملیتهای دیگر تجربه میکنند. برای آنها، دریافت نامه پذیرش لحظهای سرشار از شادی، هیجان و شاید احساس غرور است؛ غروری ناشی از موفقیت در یک رقابت جهانی دشوار که تنها معدودی توانستهاند در آن پذیرش بگیرند؛ آنهم اغلب همراه با کمکهزینه تحصیلی و پوشش کامل شهریه. اما برای دانشجویان ایرانی، این لحظه آمیزهای از خوشحالی همراه با دلهره و اضطراب است. اضطراب ناشی از ورود به فرآیندی که نه تنها بر آن هیچ کنترلی ندارند، بلکه حتی از روند یا نتیجه آن نیز هیچ اطلاعی در دست نیست. آنها که پیشتر در یک رقابت مبتنی بر شایستگی و توانایی موفق شدهاند، حالا وارد مسیری میشوند که بیشتر بر شانس استوار است. در بهترین حالت، پذیرش درخواست ویزا برای دانشجویان ایرانی چیزی شبیه پرتاب سکه است؛ یک بازی شانس با نتیجهای نامعلوم.
شرایط اخذ ویزا نهتنها برای دانشجویان ایرانی دشوارتر شد، بلکه برای تمام ایرانیان، حتی متقاضیان ویزای توریستی، با محدودیتهای شدیدتری همراه بود. بسیاری از ایرانیان مقیم ایالاتمتحده، به دلیل ممنوعیت ورود اعضای خانوادهشان، از دیدار دوباره با عزیزان خود محروم شدند. سارا، دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاهی در ایالت تگزاس، خاطره تلخی را بازگو میکند: پس از پنج سال دوری از خانواده، تصمیم گرفت برای مادرش دعوتنامه بفرستد تا بتواند برای دیدار او به امریکا بیاید. با اینکه تمام مراحل اداری، نامهنگاریها و وقت سفارت بهدرستی انجام شد، درخواست ویزای مادرش رد شد. او میگوید: «سفارت مدارک را نگاه کرد و بدون ارایه هیچ توضیحی، صرفا به مادرم گفت، «غیرقانونی است»»
عاطفه، دانشجوی دکتری در یکی از دانشگاههای ایالت نیویورک، به یاد میآورد: «بعد از یک سال انجام مراحل اداری، گرفتن وقت سفارت امریکا و سفر به ارمنستان برای مصاحبه، مادرم موفق شد ویزا بگیرد. او چند روز قبل از صدور فرمان ممنوعیت سفر ترامپ وارد امریکا شد و قرار بود چند ماه پیش من بماند. اما بهدلیل این فرمان، شرکتهای هواپیمایی شروع به لغو پروازهای ایرانیان به امریکا کردند. ما خوشحال بودیم که مادرم حداقل توانست قبل از این اتفاق وارد شود، اما شرکت هواپیمایی امارات که او با آن پرواز کرده بود، ایمیلی ارسال کرد و اطلاع داد که بهخاطر قوانین جدید مهاجرتی امریکا، پرواز برگشت او لغو شده است. کاملا سردرگم شده بودیم و نمیدانستیم چه کنیم. با تلاش و پیگیریهای فراوان از طریق ایمیل و تماسهای تلفنی، در نهایت تصمیم گرفتیم سفر مادرم را کوتاه کنیم. یک بلیت برای آخرین روزی که هواپیمایی امارات پرواز برگشت به ایران داشت، تهیه کردیم که حدود بیست روز پس از ورود مادرم بود.»
حتی ایرانیانی که سالها در امریکا زندگی کرده بودند هم تحت تاثیر این قانون قرار گرفتند. ایرانیان مقیم امریکا که برای دههها با تلاش فراوان موقعیت خود را به عنوان یکی از موفقترین گروههای مهاجر، از نظر تحصیلات و درآمد، تثبیت کرده بودند، با یک فرمان مهاجرتی جدید بار دیگر با این واقعیت مواجه شدند که هرگونه افزایش تنش یا سیاست سختگیرانه مهاجرتی میتواند آنها را به راحتی به «غریبه» و «دیگری غیرقابل اعتماد» تبدیل کند. گزارشهای متعددی منتشر شد از ایرانیان دارای گرین کارت که در فرودگاههای امریکا با ساعتها بازجویی مواجه شدند یا از سوارشدن به هواپیما و ورود به خاک امریکا بازماندند.
این محدودیتها در شرایطی اعمال شدند که قوانین صدور ویزا برای ایرانیان پیشاپیش سختتر و محدودکنندهتر از بسیاری از ملیتها بود. برای بیشتر دانشجویان بینالمللی، ویزای تحصیلی بهطور معمول چندبار ورود (multiple entry) صادر میشود و مدت اعتبار آن نیز با دوره تحصیلیشان تطابق دارد. به عنوان مثال، دانشجویان مقطع کارشناسی و دکتری معمولا ویزای ۴ یا ۵ ساله دریافت میکنند، و دانشجویان کارشناسی ارشد معمولا ویزای دوساله دارند. این شرایط به دانشجویان امکان میدهد که بدون نگرانی از وضعیت ویزا، در طول تحصیل خود بین کشورشان و امریکا رفتوآمد کنند. بسیاری از آنها تعطیلات میانترم، تابستان، یا حتی مناسبتهای طولانیمدت مانند عید شکرگزاری، کریسمس، یا سال نو را در کشور خود میگذرانند.
اما این وضعیت برای دانشجویان ایرانی داستانی ناآشناست. ویزای دانشجویان ایرانی معمولا یکبار ورود (single entry) است و مدت اعتبار آن حداکثر ۶ ماه. این یعنی دانشجوی ایرانی با این ویزا فقط یکبار میتواند وارد امریکا شود. پس از هر خروج از کشور، باید تمام مراحل درخواست ویزا را از ابتدا طی کند، گویی که برای اولینبار درخواست میدهد چراکه فرآیند تمدید ویزا به شکل متعارف وجود ندارد. برای ورود مجدد، دانشجویان ایرانی باید به یکی از سفارتهای امریکا در کشورهایی مانند ارمنستان، ترکیه، امارات متحده عربی یا سایر کشورها مراجعه کنند و درخواست ویزای جدید بدهند. در بهترین حالت، اگر دانشجوی ایرانی خوششانس باشد یا شرایط صدور ویزا در دورهای تسهیل شود، ممکن است ویزای چندبار ورود با مدت اعتبار دوساله دریافت کند.
کاهش پذیرش دانشگاهی دانشجویان ایرانی
تداوم سختگیریها و نامشخص بودن روند صدور یا رد ویزای تحصیلی دانشجویان ایرانی توسط سفارتهای امریکا، تاثیر مستقیم و قابلتوجهی بر کاهش پذیرش و ثبتنام دانشجویان ایرانی در دانشگاههای این کشور داشته است. گزارشها نشان میدهند که برخی از دپارتمانها و اساتید دانشگاههای امریکایی، علیرغم تمایلشان به پذیرش دانشجویان ایرانی، ترجیح میدهند به دلیل عدم قطعیت در صدور ویزا، از پذیرش آنها صرفنظر کنند. این نگرانی بهویژه در رشتههای فنی، مهندسی، و علوم پایه که پروژههای تحقیقاتی به بودجه و زمانبندی دقیق وابسته هستند، شدت بیشتری دارد. برخی اساتید، حتی آنهایی که پیشتر رویکردی همدلانه نسبت به دانشجویان ایرانی داشتند، اکنون از پذیرش دانشجویان ایرانی اجتناب میکنند تا از ایجاد وقفه در پروژههای تحقیقاتی و آزمایشگاهی خود جلوگیری کنند. این مساله بهخصوص برای اساتید ایرانی مقیم امریکا نیز صدق میکند. برخی از آنها با توجه به تجربه شخصی و آگاهی از چالشهای دانشجویان ایرانی، اکنون ترجیح میدهند ریسک پذیرش چنین دانشجویانی را نپذیرند.
این محدودیتها تنها به رشتههای فنی و مهندسی محدود نمیشوند. در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی نیز تمایل به دوری از پیامدهای احتمالی مشکلات ویزا افزایش یافته است. یکی از دانشجویان میگوید هنگام اپلای به یکی از دانشگاههای کالیفرنیا با استادی ایرانی که تحقیقاتش بسیار مرتبط با پروژه او بود، تماس میگیرد اما پاسخ استاد کوتاه و ناامیدکننده بود: «من دانشجو نمیگیرم.» اگرچه این استاد توضیح بیشتری نمیدهد، دلیل اصلی را میتوان حدس زد: مشکلات صدور ویزا برای دانشجویان ایرانی و تاخیرهای ناشی از آن.
مشکلات ناشی از تحریمها گاهی این شرایط را پیچیدهتر میکند. در گذشته، بیشتر دانشجویان رشتههای فنی، مهندسی و علوم پایه در حوزههای حساس با خطر رد پذیرش دانشگاهی یا ویزا مواجه بودند، اما اکنون به نظر میرسد که این محدودیتها دامن دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی را نیز گرفته است. با یکی از فارغالتحصیلان رشته حقوق از دانشگاه شهید بهشتی صحبت کردم که برای مقطع دکتری در رشته مطالعات جنسیت از دانشگاه معتبر استنفورد پذیرش گرفته است. در نامه پذیرش او آمده است: «با کمال خرسندی به اطلاع شما میرسانم که شما برای برنامه دکتری در رشته مطالعات فمینیستی، جنسیتی و جنسی در دانشگاه استنفورد برای سال تحصیلی که از فوریه ۲۰۲۵ آغاز میشود، پذیرفته شدهاید. درخواست شما بهطور دقیق بررسی شد و اعضای هیات علمی از صلاحیتها و تواناییهای بالقوه شما برای مشارکت در جامعه علمی ما تحت تاثیر قرار گرفتند.» نامه پذیرش در ادامه توضیح میدهد که پذیرش او به عنوان یک دانشجوی بینالمللی شامل پرداخت کمک هزینه زندگی و شهریه دانشگاه هم خواهد بود. اما شور و شوق او از این دستاورد بزرگ دیری نپایید و به سرعت تبدیل به حیرت شد، چراکه اخیرا نامهای دیگر از دانشگاه استنفورد دریافت کرد که در آن آمده است بهدلیل قرارگیری دانشگاه شهید بهشتی در فهرست تحریمهای ایالاتمتحده، دانشگاه استنفورد قادر به ارایه کمکهزینه تحصیلی به او نخواهد بود و بنابراین، امکان ثبتنام در برنامه دکتری وجود ندارد. متن نامه چنین توضیح میدهد: «با کمال تأسف به اطلاع شما میرسانیم که به دلیل محدودیتهای اعمالشده بر اساس قوانین فدرال ایالات متحده، شما برای دریافت کمک مالی تحصیلی واجد شرایط نیستید. بهطور خاص، دفتر کنترل داراییهای خارجی (OFAC) تحت نظارت وزارت خزانهداری ایالاتمتحده، دانشگاه شهید بهشتی را به عنوان یک نهاد تحریمشده در نظر گرفته است.» این نامه اضافه میکند که «به دلیل این مقررات فدرال، دانشگاه استنفورد قادر نیست کمکهزینه تحصیلی و هزینههای مربوط به ثبتنام شما را پردازش کند.» این نامه به تحریمهایی اشاره دارد که برخی موسسات آموزشی ایران، از جمله دانشگاه شهید بهشتی، را تحت «فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹» به عنوان نهادهای تحریمشده معرفی کرده است.
او، اگرچه سرخورده و متاثر از این تصمیم، همچنان در حال پیگیری و مکاتبه با دانشگاه برای یافتن راهحل است. او همچنین مطلع شده است چندین دانشجوی ایرانی دیگر نیز نامههای مشابه دریافت کردهاند و حتی برخی از دانشجویان ایرانی که در حال حاضر در دانشگاه استنفورد مشغول تحصیل هستند، با خطر قطع کمکهزینههای تحصیلی خود مواجه شدهاند.
این روند، که در سالهای اخیر متاسفانه شدت گرفته است، با احتمال تصویب قوانین سختگیرانهتر مهاجرتی و غیرمهاجرتی ورود به امریکا توسط دولت جدید ترامپ، ممکن است تشدید شود. چنین شرایطی میتواند منجر به حذف تعداد بیشتری از دانشجویان ایرانی از چرخه تولید دانش و صنعت در دانشگاهها و صنایع بزرگ امریکایی و از دست دادن فرصتهای پیشرفت علمی و پژوهشی شود.
تاثیرات گستردهتر بر جامعه ایرانیان امریکا
ممنوعیتهای اعمالشده و مشکلات ساختاری پیشین برای ورود ایرانیان به امریکا شرایط زندگی را برای این جامعه مهاجری بهشدت دشوارتر کرده است. ایرانیانی که بخش قابل توجهی از متقاضیان لاتاری ویزای تنوع بودند، در دوران ممنوعیت سفر، عملا از این برنامه حذف شدند یا پروندههایشان برای مدت طولانی در حالت تعلیق باقی ماند. همچنین، کاهش شدید پذیرش پناهندگان توسط دولت ترامپ، تاثیرات منفی جدی بر ایرانیانی گذاشت که به دلایل سیاسی یا مسائل دیگر به دنبال پناهندگی بودند و بسیاری از آنان را برای سالها در وضعیتی مبهم و نامشخص نگه داشت.
تحریمهای امریکا علیه ایران نیز مشکلات تازهای را برای ایرانیان در زمینه انتقال پول به وجود آورد. بسیاری از مهاجران و دانشجویان ایرانی ناچار هستند برای جابهجایی پول بین ایران و امریکا به روشهای غیررسمی یا استفاده از واسطهها روی بیاورند. برای مثال، ایرانیان اغلب از مسافران ایرانی درخواست میکنند پول، کالا یا مدارکی را بهصورت دوستانه یا در قبال مبلغی منتقل کنند. این شرایط اگرچه منجر به افزایش همدلی بین آنها شده است اما همزمان به افزایش کلاهبرداری و بیاعتمادی در جامعه ایرانیان نیز دامن زده است.
علاوه بر این، بسته شدن حسابهای بانکی ایرانیان مهاجر، بهویژه دانشجویان، به یکی از مشکلات رایج تبدیل شد. بانکهای بزرگ امریکا برای جلوگیری از چالشهای حقوقی ناشی از مبادله با ایرانیها، گاهی از افتتاح حساب برای شهروندان ایرانی خودداری میکردند یا اغلب از آنان مدارک اضافی درخواست میکنند. تراکنشهای مالی ایرانیان تحت نظارت بیشتر است و در مواردی حسابهای بانکی آنان بدون اطلاع قبلی و توضیح مشخص مسدود یا محدود میشود.
این مسائل نهتنها فشارهای روزمره زندگی را افزایش داد، بلکه حس ناامنی و بیاعتمادی را در میان جامعه ایرانیان مهاجر تقویت کرد. برای بسیاری از آنان، مدیریت این چالشها به یک دغدغه دایمی تبدیل شد و تأثیرات منفی عمیقی بر کیفیت زندگی و توانایی تحصیلی یا حرفهای آنان گذاشت.
تلاشهای حمایتی جامعه و نهادهای مدنی امریکا
در مواجهه با اعمال محدودیتهای بیسابقه علیه مهاجران، جامعه مدنی امریکا البته سکوت نکرد. در سال ۲۰۱۷، گروهها، سازمانهای غیردولتی و فعالان مختلف برای حمایت از افرادی که تحت تأثیر فرمان ممنوعیت سفر ترامپ قرار گرفته بودند، وارد عمل شدند. این تلاشها شامل حمایتهای حقوقی، لجستیکی و فعالیتهای اجتماعی بود. اتحادیه آزادیهای مدنی امریکا (ACLU) با تنظیم دادخواستهایی علیه این فرمان، پروندههایی در دادگاههای فدرال به جریان انداخت که منجر به توقف موقت برخی بخشهای این دستور اجرایی شد و همچنین کمکهای حقوقی فوری به مسافران بازداشتشده در فرودگاهها ارایه کرد. سازمانهایی مانند مرکز ملی قانون مهاجرت (NILC) از حقوق مهاجران و پناهندگان دفاع کردند و با همکاری سایر نهادها منابع و نمایندگی قانونی لازم را فراهم آوردند. پروژه کمک به پناهندگان بینالمللی (IRAP) با ارایه کمکهای حقوقی و هماهنگی بین وکلای داوطلب و خانوادههای آسیبدیده، از پناهندگان و مهاجرانی که در فرودگاهها یا خارج از کشور گرفتار شده بودند، حمایت کرد. شورای روابط اسلامی-امریکایی (CAIR) نیز علاوه بر ارایه کمکهای حقوقی، کمپینهایی برای آموزش حقوقی و افزایش آگاهی اجتماعی برگزار کرد.
در این میان، شورای ملی ایرانیان امریکا (NIAC) بهطور ویژه علیه ممنوعیت سفر فعالیت کرد، ماهیت تبعیضآمیز آن را برجسته ساخت و به ایرانیان-امریکایی کمک کرد تا موانع قانونی را پشت سر بگذارند. این شورا همچنین تلاشهایی برای لابیگری در کنگره جهت لغو این ممنوعیت انجام داد. هزاران وکیل داوطلبانه در فرودگاههای سراسر کشور «کلینیکهای حقوقی» ایجاد کردند و خدمات فوری ارایه دهند. در فرودگاه جی. اف. کی. نیویورک، وکلای دفاتر حقوقی برجسته بهصورت شیفتی و بدون دریافت هزینه، شبانهروزی وکالت مسافرانی را که تحت تاثیر این قانون بودند، به عهده گرفتند. این وکلا تلاش کردند تا مانع از بازگرداندن این افراد شوند و با تنظیم دادخواستهای فوری آزادی آنها را تضمین کردند.
دانشگاهها نیز، به ویژه آنهایی که تعداد زیادی دانشجوی بینالمللی داشتند، نقش قابل توجهی ایفا کردند. دانشگاههایی مانند نیویورک (NYU)، هاروارد، و برکلی با ارایه مشاورههای حقوقی، اسکان و منابع حمایتی، از دانشجویان و اساتید کشورهای آسیبدیده حمایت کردند. همزمان، کمپینهای گستردهای مانند جنبش (#NoBanNoWall) با همکاری فعالان و گروههای مدنی، اعتراضاتی در شهرها و فرودگاههای بزرگ امریکا برگزار کردند. تجمعات، دادخواستها و کمپینهای آنلاین به تقویت صدای جوامع آسیبدیده کمک کردند.
نتیجه این تلاشهای گسترده، لغو یا اصلاح بخشی از این ممنوعیت در دستورات اجرایی بعدی بود. هزاران نفر از افراد بازداشتشده یا گرفتار در خارج از کشور کمک دریافت کردند. فشارهای عمومی نیز گفتوگویی ملی درباره مهاجرت و آزادیهای مدنی به راه انداخت. اگرچه این اقدامات نشاندهنده قدرت و توان جامعه مدنی امریکا در مقابله با سیاستهای تبعیضآمیز بود، اما انتخاب مجدد دونالد ترامپ نشان داد که بخش قابل توجهی از جامعه همچنان خواستار محدودیتهای مهاجرتی است، موضوعی که از تعمیق شکافهای اجتماعی در امریکا حکایت دارد.اگرچه سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی و غیرمهاجرتی ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به اوج خود رسید، این سختگیریها نسبت به ایرانیان در دهههای گذشته نیز همواره وجود داشته و روندهای اداری پیچیدهای را بر آنها تحمیل کرده است. با توجه به تحولات سیاسی اخیر، احتمال میرود که در دوره جدید ریاستجمهوری نیز برخی از این سیاستها ادامه یافته یا تشدید شوند و شرایط را برای مهاجران ایرانی، بهویژه دانشجویان، دشوارتر از گذشته کنند.مجموعه این محدودیتها و ممنوعیتها حس عدم قطعیت، استرس، و تبعیض را برای ایرانیان مقیم ایالاتمتحده یا افرادی که قصد تحصیل یا کار در این کشور را داشتهاند، به شدت افزایش داده است. این سیاستها همچنین تصور تبعیض براساس ملیت و مذهب را تقویت کرده که تأثیرات اجتماعی و روانی عمیقی بر جامعه ایرانیان در امریکا بر جای گذاشته است. این مساله البته نیازمند مطالعات جامعهشناسانه، انسانشناسانه و روانشناسی اجتماعی مجزایی است تا پیامدهای این سیاستها بر جامعه ایرانیان امریکا را بررسی کنند.
برچسب ها :آمریکا ، اخراج مهاجران ، ایرانیان خارج از کشور ، دونالد ترامپ
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰